- آیا ما تنها موجودات با شعور جهانیم؟
- آیا هستی ما، تنها جهان موجود است یا جهانهای دیگری نیز پدید آمده اند؟
- آیا اکنون موجوداتی مشابه ما در جهانهای دیگر وجود دارند؟
با هر گونه اعتقاد و تفکری می توانیم احتمال بدهیم که غیر از جهان ما جهانهای دیگری نیز پدید آمده باشند. جهانهای موازی نام بسیار با معنایی است که بر روی جهانهای دیگر گذاشته شده، چرا که در فضای بینهایت وجود (از نظر زمانی) که من آن را «عالم X» نامیدهام، همانند حبابهایی که در آب جوش تشکیل می شوند، بینهایت جهان میتوانند در فاز پیشماده پدید آمده باشند. اما بر خلاف حبابهای مذکور که در طول زمان و نه همزمان تشکیل میشوند، در عالم X توالی زمانی مفهومی نداشته و شروع برای همه پیدایش ها از زمان صفر است. بنابراین همه جهانها به موازات هم و همزمان پدید آمدهاند و تفاوتی از نظر زمان پیدایش نمیتوانند داشته باشند.
در تفکر ساده سه بعدی، تصور جهانهای موازی به شکل جهانهایی در کنار هم هستند (همانند تصویری که من در کتاب آورده ام). در حالیکه چنین نبوده و تصاویر مشابه هم برای راحتی تصور و تجسم است. جهانهایی که به موازات هم پدید آمدهاند چون فاصله زمانی ندارند پس تنها یک زمان آغاز دارند یعنی «زمان صفر» که آنهم یکی بیشتر نیست. حتی اگر بخواهیم توالی زمانی هم برایشان در نظر بگیریم (چون قدری پذیرش همزمانی برای ذهن زمان پرورده ی ما مشکل است) با تصور حباب زمان برای هر یک به ضخامت پوستهی صفر، جهانها، حبابهای متحدالمرکزی خواهند بود که فاصله ای بین آنها نیست. بنابراین یک کرهی توپر با شعاع نامعلوم خواهیم داشت. چون بر اساس همین تفکر زمانمند نمیتوانیم بفهمیم چند جهان، قبل یا پس از ما پدید آمده یا میآید. بدین ترتیب:
«جهانهای موازی در حقیقت اجزای یک جهان واحدند»
که لایههای زمانی آن با فاصله صفر به هم متصلاند و در یکدیگر نفوذ میکنند. اما ارتباط و نفوذ آنها از چه طریقی است و ما چگونه می توانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم؟
قطعا نفوذ مادی نخواهد بود و همانگونه که در مقالهی «آنسوی فضای با نهایت» هم ذکر کردهام، نه تنها ماده که امواج الکترومغناطیسی و گرانشی هم توانایی گریز از حباب زمان را ندارند. بنابراین راه نفوذ در جهانهای دیگر نه سفر با سفینه های فضایی فیلمهای علمی- تخیلی و طی مسافتهای نجومی با سرعت مافوق نور، که از طریق «بعد X» غیرمادی امکانپذیر است. این بعد بدون درنظر گرفتن لایه هایی برای آن، برای هر وجودی همانند هالهای تا بینهایت گسترش یافته و با فاصله ی صفر و جزئی از وجود ما بوده و به اصطلاح در بیخ گوش ما قرار دارد، اما چون در یک بعد دیگر قرار دارد در جهان سهبعدی همیشه ملموس نیست، گرچه در زمان خواب، توهم و یا ازطریق آنچه «حس ششم» نامیدهاند نفوذ در جهانهای دیگر در زندگی روزمره اکثرا همراه با حسی غریب صورت میگیرد.
در آخر فراموش نکنید که تمامی جهانها، حبابهایی از ماده در «فاز پیش ماده» هستند و نه «خلق» که از پیش ماده و در آن «متبلور» شدهاند و با تصور متحدالمرکز بودن شاید تنها یک جهان تبلور یافته و تا حدی نامعلوم در فاز پیشماده در حال گسترش است.
سعید کرمی
بیست و چهارم مهرماه 1393