بیش از یکسال از چاپ کتاب < تصادف از آفرینش تا تکامل و بعد X > می گذرد اما متاسفانه جز معدودی توزیع و فروش شخصی به افراد یا ارگانهای محلی علیرغم معرفی کتاب به اکثر دانشگاههای کشور در توزیع عمومی این کتاب از طریق مراکز پخش سراسری توفیقی حاصل نشده و شاید معرفی آن از طریق این وبلاگ در کنار سایر مقالاتم مخاطب بیشتری داشته است ( البته نه به اندازه ی اخبار حواشی هنرپیشه ها و خوانندگان درجه سه!)
کتابی که سه نظریه جدید برای اولین بار در جهان در آن مطرح شده فکر کنم حداقل ارزش یکبار خواندن را داشته باشد چون یک ایده حتی اشتباه در جهان علم حداقل جهت حذف یکی از گزینه های اشتباه در آزمونهای سعی و خطا ارزشمند شمرده می شود و کتاب فوق پر از ایده های جدید است و من انتظار انتشار وسیعی از آن همچون کتاب <تاریخچه زمان >استیون هاوکینگ بزرگ را حداقل در ایران داشتم . چون سه نظریه ی بنیادین در این کتاب تقریبا تمامی علوم را دربر گرفته و همراه با ارائه ایده و راه حل به بسیاری مسائل مبهمی پرداخته که سالهاست بر عقل و دانش بشری سایه افکنده و این در حالی است که کتابی چون تاریخچه زمان تنها در حوزه ی فیزیک نظری و کیهان شناسی مخاطب عام دارد و می بینیم که چنین موفقیتی در جهان کسب کرده، پس طبیعی است که من حداقل در کشورم توقع چنین بازتابی داشته باشم. البته لازم به توضیح نیست که ایشان بزرگترین دانشمند و فیزیکدان معاصر و من تنها یک پژوهشگر و نویسنده ناشناسم اما در مقیاس کوچکتر توقع من چندان هم بی مورد نیست.
البته ناگفته نماند که نه تنها کتاب اینجانب که بسیاری کتب علمی و با ارزش تالیف یا ترجمه شده در کشور نیز در انزوا بوده و سرنوشتی چون کتاب مذکور دارند در صورتی که کتابهایی با محتوای بسیار ضعیف و تکراری به تیراژ نجومی و چاپهای متعدد می رسند. افسوس که کتاب خوانی علمی در کشور تنها محدود به کتب و جزوات کنکور برای ورود به دانشگاه است و پس از آن هم متاسفانه در ایران جز معدودی دانشجویان فعال و دانش دوست اکثرا به دنبال کسب نمره و در نهایت اخذ مدرکی آنهم برای رقابت ،چشم و هم چشمی و یا جذب توسط بازار کار هستند. البته قطعا اندیشه کار ضروری و مقوله ی مثبتی است اما تکلیف علم چه می شود در این اوضاع که هدف تنها اخذ مدرک است و در کتابخانه ی شخصی دانشجوی ایرانی هم اکثرا یا چند جزوه ی کلاسی کپی یا قرض گرفته از دوستان یافت می شود و یا جزواتی که اساتید تک بعدی تنها در شروع کار زحمت کشیده جهت تدریس آماده کرده اند . آنگاه سالیان سال مطالبی خاک خورده را بدون تغییری مفید تحویل دانشجویان بی انگیزه داده و در آخر هم با یک پایان نامه سرهم بندی شده فارغ التحصیلانی تحویل جامعه می دهند که فاقد نگرش علمی عمیق و احاطه عقلی بر شاخسارهای پربار دانش هستند. چنین دانشجویانی تنها در یک شاخه ی باریک تخصصی سطحی گرفته و قطعا چیزی هم از ارتباط میان علوم نمی فهمند و نمی توانند درک کنند که همگی از یک کمال سرچشمه گرفته و شناخت ارتباط علوم در سطح تخصصی چقدر ارزشمند و راهگشاست.
واقعا متاسفم برای ضعف علم گرایی و نگرش علمی در کشور
متاسفم برای ضعف فرهنگ کتابخوانی علمی در ایران
و متاسفم برای جو خشک ،کسل کننده و مدرک ساز دانشگاهها
امیدوارم بدانیم که :
نمی دانیم در راه علم به کجا می رویم
سعید کرمی
29 بهمن ماه 1393