آیا به بیکران فضا اندیشیدهاید؟ و اینکه تا کجا می تواند ادامه داشته باشد؟ آیا پس از این جهان قابل رویت، فضای خالی است؟ آیا جهانهای دیگری نیز به موازات این جهان وجود دارند؟ اگر چنین است، تکلیف فضای خالی بین کهکشانها چیست؟ آیا بافت و ترکیبی خاص دارد یا نه مطلقا تهی است؟
یکی از اهداف نجوم و کیهانشناسی از گذشته تا کنون مشاهده و رصد دورترین اجرام آسمانی و در نهایت، دیدن به اصطلاح آخر دنیاست. با گذشت زمان تلسکوپ ها و رادیوتلسکوپهای قوی و قویتری ساخته شده و گسترهی دید و آگاهی ما روزبهروز افزایش مییابد. اما تا کجا؟ هر چیزی حدی دارد مگر بینهایت، که حد بی حدیست: بینهایت اعداد طبیعی، بینهایت اعداد بین دو عدد، بینهایت برخوردهای ممکن بین اعضای جوامع تکاملی و ... بالاخره بی نهایت فضا.
نظر اکثر فیزیکدانان نظری بر خالی بودن آنسوی گستره گیتی است. عرض قابل رویت جهان تا کنون بیش از ۹۳ میلیارد سال نوری یعنی حدود ۸۸۰ تریلیون تریلیون متر برآورد شده، اما پس از آن، فضای تهی از ماده تا کجا ادامه دارد؟
بیایید کلا در دیدگاهمان تجدیدنظر کنیم. با یک مثال بهنوعی این تغییر دیدگاه را میتوان بهشکلی ملموس نشان داد:
ستونهایی با ارتفاع متفاوت اما سطح مقطع یکسان و گرد روی یک سطح شیشهای به صورت عمودی قرار میدهیم. اگر از زیر به این مجموعهی ستون نگاه کنیم، بدون اینکه هیچگونه اشتباهی مرتکب شده باشیم تمرکز ما روی نحوه پراکنش و فواصل ستونها خواهد بود که از زیر به شکل تعدادی دایره دیده میشوند. با این دیدگاه ما بعد ارتفاع را عملا نخواهیم داشت و میتوانیم آرایش کلی ستونها و فواصل آنها را بهدقت مورد مطالعه قرار دهیم، در حالیکه در نمای سهبعدی ارتفاع ستونها مانع دید ما شده و فواصل قابل بررسی نیست. دقت کنید نمایی که از زیر دیده می شود اشتباه نیست؛ تنها متفاوت است. حال با این مثال به ادامه بحث میپردازیم.
فضایی که سهبعدی دیده میشود بیکرانه مینماید و پس از پایان یافتن آخرین ذرات مادی، ظاهرا تاریکی و خلاء مطلق است. اما ادامه فضا اگر چه شاید تهی، اما بیانتهاست و نمیتوانیم در دیدگاه سهبعدی مرزی برای آن در نظر بگیریم. اما مینکوفسکی و اینشتین ثابت کردند که جهان ماده نه سهبعدی، که چهاربعدی است و زمان نه یک معنی و مفهوم، که بعد چهارم ماده است و نیروی گرانش نیز از خمیدگی فضا-زمان حاصل می شود. اکنون با این دیدگاه چهاربعدی برای نشان دادن هستی یک بعد فضایی را حذف می کنیم، آنگاه جهان ما حبابی خواهد بود که سطح آن جهان ماده و شعاع آن بعد زمان از لحظه انفجار بزرگ تا کنون است.
بدینترتیب جهان ما کرانمند میشود، چرا که در لحظه حال متوقف بوده و تمامی ابعاد فضایی، ماده و میدانهای آن محدود به همین سطح هستند و همچون نظریات پوستهای چون مدل رندال-سندرام که در آن جهان روی یک پوسته تصور می شود و نظر دانشمندانی چون استیون هاوکینگ که معتقدند امواج گرانشی توانایی گریز از پوسته فوق را دارند، بیرون از پوسته این حباب هیچگونه موج گرانشی منتشر نخواهد شد و همه امواج محدود به پوسته حباب در زمان صفر هستند.
اما باز هم مشکل حل نشد! این بار مسئله ما فضای خارج از این حباب است، که از چه تشکیل شده ؟ آیا کاملا خالی است؟
از منظر دیدگاه چهار بعدی و نظر بزرگانی چون ارنست ماخ، آلبرت اینشتین و دبلیو دوسیته، بله، مطلقا خالی است. اما از دیدگاه نظریات «بعد X و فاز پیش ماده نوین» این فضا نه تنها تهی نیست بلکه دارای بافت و کیفیتی خاص اما در بعدی دیگر است.
چهارم خرداد ماه ۱۳۹۳